The Hour of Ash ساعت خاکستر

The Hour of Ash ساعت خاکستر

وقتی زمین و آسمون
می‌ریزن از چشمای تو
می‌شکنه بغضِ پنجره
تو قصه‌ی شبای تو

هر شب تو آغوشِ خودت
تا ته رویاها می‌ری
خونه، خیابون، کوچه‌ها
تا ته دریاها می‌ری

خونه یه رویاست که فقط
گم شده توی گریه‌ها
یه قابِ خالیه، پُره
خالی، پُر از فریادها

از کوچ تا کوچه‌ی ما
فاصله بی‌نهایه
ورق بزن فاصله رو
کتاب پُر حکایته

هر پنجره یه مرزه که
بازه به دیواری دیگه
سایه‌ها روی دیوارا
می‌گن که:
بیداری مگه؟

می‌پرسی از هر سایه‌ای
کجاست راه خونمون
سکوت می‌پیچه، سکوت
می‌سوزه بغضِ آسمون

می‌سوزه بغضِ آسمون
می‌افته رو دیوار شب
سپیده‌دم دوباره‌ها
می‌سوزه اما روشنه
چراغِ داغِ قصه‌ها

وقتی زمین و آسمون
می‌ریزن از چشمای تو
می‌شکنه بغضِ پنجره
تو قصه‌ی شبای تو

خونه یه رویاست که فقط
گم شده توی گریه‌ها
یه قابِ خالیه، پُره
خالی، پُر از فریادها

خالی، پُر از فریادها

وقتی زمین و آسمون
می‌ریزن از چشمای تو
می‌شکنه بغضِ پنجره
تو قصه‌ی شبای تو

The Last Red Poppy آخرین شقایق سرخ

The Last Red Poppy

Darband
تخته‌سیاه مدرسه دلش خونه برات
جون داده انگشتای کوچیکت روی لبات

جنگه، می‌دونی آسمون تاریک تاریکه
خاموشه ماه قصه‌ها توی دل شبات

این بمبه، باروته، صدای خنده‌ی مرگه
فردا نمی‌پیچه دیگه صدای خنده‌هات

رو آرزوهای قشنگت خاک و آواره
چشماتو وا کن ماه من! فدای رویاهات

رو آرزوهای قشنگت خاک و آواره
چشماتو وا کن ماه من! فدای رویاهات

لالا گل ناز و قشنگم منو ببخش
نشد بگیره تو دل و سرم درد و بلات
منو ببخش

نشد یه سال دیگه بگی بزرگ‌تر شدم
نشد عزیز دلم نشد
بمیرم بجات
بمیرم بجات
بمیرم برات
منو ببخش